PDFBOOK

PDFBOOK

طنز ,کتاب, سرگرمی, مطالب مفید
PDFBOOK

PDFBOOK

طنز ,کتاب, سرگرمی, مطالب مفید

جک جدید


دیروز تولد بابام بود و منم پول نداشتم واسش چیزی بگیرم ، واسه همین رفتم کولرو خاموش کردم ؛ وقتی اومد خونه و دید کولر خاموشه اشک تو چشماش جمع شده بود و توی همون حالت گفت: کار کی بوده ؟ منم گفتم قابلی نداشت بابا ، تولدت مبارک فک کنم خیییلی خوشش اومد

جک باحال


وقتی تو کلاس یکی از دوستات نمره خوب میگیره:.
دخترا:
اولی :ایول
دومی :دمت گرم
سومی :عجق خودمی بوس بوس
پسرا:
اولی :احمق از رو کی نوشتی؟
دومی :تو تقلب رو دس نداری!
سومی :نکنه فامیل استادی؟
چهارمی :دهنت سرویس, چرا به من نرسوندی پس؟! 

جک


غضنفر با دوستش میرن مشهد هتل میگیرن ..
میرن زیارت موقع برگشت هتل رو گم میکنن ...
دوستش میگه وااای وسایل چی میشه ؟
غضنفر میگه وسایلمون به درک هتل مردمو گم کردیم

جک باحال

به داداشم میگم چرا اینقد به من گیر میدی که ابرو هامو بر میدارم اونوقت خودت برداشتی؟ میگه:آخه من ازدواج کردم ،تو هنوز مجردی
من:o
ازدواج:((((((((
داداشم:)))))))))))
آخه برادر من اون قضیه یه زمانی واسه خانوما صدق میکرد نه واسه تو

جک باحال


 هول و هوش / حول و حوش / هول و حوش / حول و هوش چند نفرتون هستین که بدون اینکه برین لغتنامه چک کنین میدونین کدوم املای این کلمه درسته ؟

جک


دختر خانومی که توی خونه تون موبایل آنتن نمیده میای توی بالکن حرف میزنی ؛ خواهشا دیگه با تاپ صورتی و شلوارک فسفری نیا ، خب این کارگر افغانی از بالای داربست افتاد پایین خونش گردن تو بود ..!
تازه اون پس گردنی که من هم از مامانم خوردم هم تقصیر تو بود
بی عدب !!! 

جک باحال


امروز تو مغازه نشسته بودم یکی اومد تو گفتم بفرمایید چیزی لازم دارید؟
اونم گفت:
نااااا..
اااااااا...
ااااااااااااااااااا...
ناااااااامییینوووووووو
لطفا  

جک باحال


ﻣﻦ ﺷﯿﺮﺟﻪ ﺯﺩﻥ ﺭﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺁﺏ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺳﺮ ﻋﺮﻭﺱ ﻭ ﺩﻭﻣﺎﺩ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺮﯾﺨﺘﻦ
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ!

جک باحال


ابتدایی معلم :با مادرت تماس میگیرم
دانش آموز :اقا خواهش میکنم به مادرم نگید دیگه تکرار نمیشه
راهنمایی معلم :بامادرت تماس میگیرم
دانش اموز :آه چیکار کنم
متوسطه معلم :بامادرت تماس میگیرم
دانش آموز :سلام ما ام برسون ازش بپرس نهار چی داریم بعد بهم بگو 

جک باحال

امروز تو خیابون یه کلیپس دیدم ، دختره ازش آویزون بود!!!!
جل الخاااالق!!

جک باحال


ﻣﻦ ﺍﻭﻟﺶ ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩﻡ .
.
.
.
.
ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍ ﺗﻮ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻋﻮﺿﻢ ﻛﺮﺩﻥ :|

جک باحال


یادش بخیر همیشه آقاجون میگفت احترام پسر و پدر وقتی از بین رفت که دستشویی رو از کنج حیاط آوردن تویه خوده خونه وسط حال,!!
بچه ای که به صدای گ....وز باباش بخنده دیگه از اون بابا حساب نمیبره..