PDFBOOK

PDFBOOK

طنز ,کتاب, سرگرمی, مطالب مفید
PDFBOOK

PDFBOOK

طنز ,کتاب, سرگرمی, مطالب مفید

جک

غضنفر ادعای پیامبری می کنه بهش می گن خوب اسم کتابت چیه می گه کتاب ندارم جزوه میدم بنویسید !!!

جک


دختره متولد 76 نوشته کجاست اون عشقهاى قدیمى....؟؟؟
.
.
.
.
من فکر کنم صبح شیرکاکائو زیاد خورده...!!! 

اموزش رفتار


هر وقت کسی یه کار خوب براتون کرد هزار بار ازش تشکر کنید تا زمانی که کاری رو خراب کرد راحت بتونیدفحشش بدید

جک


مامانم میگه یکی دو سالت که بود نق نق که میکردی میذاشتمت جلوی تلویزیون واست برفک میذاشتم تا 1 ساعت صدات در نمیومد

من o.O (در حال نگاه کردن به تلویزیون)

مامانم ^ــــ^

برفک :| 

بدون شرح


برای بعضی درد ها
نه میتوان گریه کرد و نه میتوان فریاد زد..
برای بعضی دردها فقط میتوان
نگاه کرد، لبخند زد و
بی صدا شکست...‏!!‏ 

جک


قربون هر چی گدای امروزیه برم لامصب ..
دیروز اومدم به یه گدا 500 تومنی دادم با خنده بهش گفتم برو باهاش قصطاتو بده یه نگاه عاقل اندر صفیح(سفیح-سفیه-صفیه...)بهم انداخت گفت الان با 500 تومنی به من شوکول هم نمیدن بعد انتظار داری باهاش قصطامو (غسطامو -قستامو-غصتامو ...)بدم ؟؟؟
کم مونده ازم چک سفید امضاء بگیره
جان خودم اصن یه وضی.... 

جک


با مامانم رفتیم خرید به مامانم گفتم از این شکولاتا بگیر
گفت اینا به درد نمیخوره ، گفتم چرا
گفت اخه خوشمزه است زود تموم میشه.
تازه یه مدل دیگه خرید طبق محاسبات من تا عید نوروز سال بعد هم تموم نمیشه 

جک


مـــــــورد داشتیم که دختــــــر صورتشو شســـــتـــــه وزنــش کم شـــــده!!! خخخخخ :D 

جک


وقتی برام اسمس میاد به دو دلیل نمیزارم دوست دخترم به آیفون پنجم دست بزنه :
1 : چون نه آیفون دارم
2 : و نه دوست دختر 

جک


اولى:دکتر به من گفته است که موقع کار کردن سیگار نکشم.
دومى:خوب پس حالا دیگه سیگار نمى کشى؟
اولى:نه،کار نمى کنم...! 

جک


دوست دارم خیلى راحت و بى دردسر تو خواب بمیرم،مثل بابابزرگم.
نه با جیغ و داد مثل مسافراى اتوبوسش...! 

جک


آقای مجری: این سشوار من کجاست!؟
بچه ها: سشوار!؟
آقای مجری: بابا سشوار...مگه نمیدونید سشوار چیه!؟ اون چیزی که باهاش سرمونو خشک میکنیم
کلاه قرمزی: حوله...
آقای مجری: حوله نه, اونی که باد میزنه...
پسرعمه: پنکه...
آقای مجری: پنکه نه, باد شدید میزنه
ببعی: کولر
آقای مجری: ای بابا! باد میزنه, داغه
کلاه قرمزی: اطو اطو
فامیل دور: اجاق اجاق...
آقای مجری: بابا سشوار نشنیدید تا حالا!؟
فامیل دور: یه راهنمایی میشه بکنید آقای مجری؟ تو جیب جا میشه!؟
آقای مجری: ببینید سشوار...اینیکه تو حموم بود من میزدم به سرم
بچه ها: شامپو شامپو
آقای مجری: شامپو نه
فامیل دور: شما ریف میزنید به سرتون!؟
آقای مجری: من اون سشوار و میخوام...اون سشوار کجاست!؟
فامیل دور: سشوار بعید میدونم تو خونه داشته باشیم, فوقش یه شوار که اونم اینجا نداریم.ما تو دور یه نفر و داشتیم که یه شوار داشت بعد اون شوارش فوت کرد یه شوار دیگه گرفت شد 2شوار...سشوار دیگه نشنیده بودیم
آقای مجری: چرا خودتونو میزنید به اون راه!؟سشوار همونی که میگیریم سرمونو باهاش خشک میکنیم
فامیل دور: بیگودی