PDFBOOK

طنز ,کتاب, سرگرمی, مطالب مفید

PDFBOOK

طنز ,کتاب, سرگرمی, مطالب مفید

جک

غضنفر از باجه تلفن میاد بیرون

یکی بهش میگه سالمه ؟

غضنفر میگه سالمه ولی آفتابه نداره

جک

یکی از حساسترین لحظه های زندگی یه پسر وختیه که تو دانشگا صب زود یه امتحان خیلی سخت داره .فک میکنین چرا؟
چون سرنوشت سازه ؟
چون تو معدلش تاصیر داره؟
نه بابا
چون قیافه واقعی و درب و داغون دخترایی که از شب تا صب داشتن درس میخوندن وخت نکردن آرایش بکنن و فقط تو این لحظه به یاد موندنی میشه دید

جک

خالم یه گودزیلا داره بهش میگم اگه بچه خوبی باشی واست یه بسنی میخرم
میگه : حاجی ناموسن راس میگی یا سرکاریم . سر کار باشم فوش کشت میکنما
ما رو میگی دهنمون اندازه وان حموم خونه بیل گیتس شده بود
خدا آخر عاقبتمونو به خیر کنه
فرستنده : *M*H*K*

جک

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻮﺍﺭ ﯾﻪ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻡ ﮐﻮﻟﺮﺵ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻮﺩ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺳﺮﻣﻮ ﺑﭽﺴﺒﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ :))))

جک

یه بازیاب جارو برقی در یه خونه ای رو میزنه و تا خانوم درو باز میکنه قبل از اینکه حرفی زده بشه،بازیاب میپره تو خونه و یه کیسه گوه گاوی رو روی فرش خالی میکنه میگه:اگه من قادر به جمع کردن و تمیز کردن همه ی اینها با این جارو برقی قدرتمند نباشم حاضرم که تمام این گوه رو بخورم
خانوم میگه :سس سفید یا قرمز؟
بازیاب:چرا؟
خانوم:چند وقته برق خونمون قطعه...

جک

واقعا معلوم نیست چرا خانوما اینجوری هستن...
از خدایی که همه ی قدرت عالم در دستش هست فقط شوهر میخوان بعد همه ی چیزهای توی عالم رو از اون شوهر بینوا میخوان!!!
ینی یه همچین آدمهایی هستیم :)

جک

عاشق اون صحنه ام که چن نفر با هم میریم رستوران میخوایم حساب کنیم !!

یکی زیپ کیفش وا نمیشه !

یکی داره دنباله کیفش میگرده !

یکی دکمش گیر کرده !

یکی دستش تو جیبش تو همین لحظه جا نمیشه !!

اون یکی گوشیش زنگ میخوره !

اون یکی کیفش تو ماشین جا مونده !


ینی یه همچین آدمهایی هستیم :)

جک

آغا پارسال رفته بودیم جنگلای شمال ،داشتم هیزم جمع میکردم که یهو یه خرس دیدم که مشغول خوردن عسل رو درخته ، سریع رفتم زیر درخت و پاشو غلغلک دادم ، خلاصه آغا ترکید از خنده و یهو گفت جعفر جان عمت بس کن. 

این دروغی بود که گویندش هنوزم اصرار داره که این داستان دروغ نیست ، باید بگردم ببینم این قرصاشو از کی میخره

جک

بالاخره دیشب 
.
.
.
.
.
مچ هنسفیریمو در حال گره زدن خودش گرفتم
:)))))))))))))))))))))

جک

حیف نون یه پری دریایی می بینه ازش خواستگاری می کنه

پری دریایی می گه : من که آدم نیستم

حیف نون می گه : حالا فکر کردی من آدمم؟!!!

جک

حیف نون یه پری دریایی می بینه ازش خواستگاری می کنه

پری دریایی می گه : من که آدم نیستم

حیف نون می گه : حالا فکر کردی من آدمم؟!!!

جک

ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺩﺭ !

ﮔﻔﺖ : ﺟﺎﻧﻢ !

ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ !

ﮔﻔﺖ : ﺑﺠﺎﻧﻢ !

ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ !

...ﮔﻔﺖ: ﭘﺮﻳﺸﺎﻧﻢ!

ﮔﻔﺘﻢ: ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ !

ﮔﻔﺖ : ﺑﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﻧﻢ !

ﮔﻔﺘﻢ: ﻛﺠﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ !

ﮔﻔﺖ : ﺭﻭﻯ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ !

ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺎﺭﭺ ﺁﺏ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺭﻭ ﻓﺮﺵ !

ﮔﻔﺖ : ﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﺫﻟﻴﻠﺖ ﻛﻨﻪ،ﺑﻤﻴﺮﻯ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺸﻢ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ!!!